استفراغ مداد

تنها همین

استفراغ مداد

تنها همین

نخستین سرود ملی ایران

نام جاوید ای وطن صبح امید ای وطن 


چهره کن در آسمان همچو مهر جاودان
 

وطن ای هستی من شور و سرمستی من
 

چهره کن در آسمان همچو مهر جاودان
 

بشنو سوز سخنم که هم آواز تو منم 


همه ی جان و تنم وطنم وطنم وطنم وطنم 


بشنو سوز سخنم که نواگر این چمنم 


همه ی جان و تنم وطنم وطنم وطنم وطنم 


همه با یک نام و نشان به تفاوت هر رنگ و زبان
 

همه شاد و خوش و نغمه زنان ز صلابت ایران جوان
 

ز صلابت ایران جوان ز صلابت ایران جوان

تنهایی

من ُ به تنهایی مشهور شدم 

 

وصیت نامه ی حسین پناهی

قبر مرا نیم متر کمتر عمیق کنید تا پنجاه سانت به خدا نزدیکتر باشم 

بعد از مرگم، انگشتهای مرا به رایگان در اختیار اداره انگشتنگاری قرار دهید.  

به پزشک قانونی بگویید روح مرا کالبدشکافی کند، من به آن مشکوکم!  

ورثه حق دارند با طلبکاران من کتک کاری کنند.  

عبور هرگونه کابل برق، تلفن، لوله آب یا گاز از داخل گور اینجانب اکیدا ممنوع است.  

بر قبر من پنجره بگذارید تا هنگام دلتنگی، گورستان را تماشا کنم 

کارت شناسایی مرا لای کفنم بگذارید، شاید آنجا هم نیاز باشد!  

مواظب باشید به تابوت من آگهی تبلیغاتی نچسبانند 

روی تابوت و کفن من بنویسید: این عاقبت کسی است که زگهواره تا گور دانش بجست 

دوست ندارم مردم قبرم را لگدمال کنند. در چمنزار خاکم کنید 

کسانی که زیر تابوت مرا میگیرند، باید هم قد باشند.  

شماره تلفن گورستان و شماره قبر مرا به طلبکاران ندهید 

گواهینامه رانندگیم را به یک آدم مستحق بدهید، ثواب دارد 

در مجلس ختم من گاز اشکآور پخش کنید تا همه به گریه بیفتند.  

از اینکه نمیتوانم در مجلس ختم خودم حضوریابم قبلا پوزش می طلبم..

شمع

میگفت


چه حادثه ای


در این جهان


از بازی پروانه بر گرد شمع



ونشستن و گریختن


و سوختن و ساختن


و هیچ نگفتن پروانه


بر آتش شمع زیبا تر است؟

پرواز پروانه بر هاله ی شمع